آرادآراد، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

آراد کوچک

اولین بابا

پسر گلی 26/7/91 اولین بار بابا گفتی وخیلی بامزه میگی ودل هیچ کدوم مارو ناراحت نمیکنی و میگی ماما بابا ولی بیشتر وقتی شیر میخوای و گریه میکنی منو صدا میزنی ههههههههههههه راستی باید بگم چون رفته بودیم شمال نتونستم بیام ویرام بنویسم. ...
30 مهر 1391

نخستین گام ها

امروزسومین یکشنبه ای هست که مامی بعداز تقریبا"3ماه پیش شماست و دیگه سرکار نمیره............ امروز 30/7/91 بعد از 2هفته که هر چیزی و میگرفتی و خودت پا میشدی خودت تنها این طرف و اون طرف رو میگیری و راه میری ...
30 مهر 1391

اولین اصلاح و سلمانی

پسرگلم دیروز29/7/91 بابایی میخواست بره سلمانی وموهاشو بزنه وشمارو هم ببره پیش عمه مینا بعد دیدم دیر کردید زنگ زدم دیدم بابایی میگه داره موهای شما رو آرایشگره کوتاه میکنه بعدکه اومدید دیدم چقدر موهات مرتب شده و مثل آقا پسرهای مرتب شده بودی تازه اصلا" گریه هم نکردی ولی فکرنکنم دیگه تا وقتی شیر میخوری ببرمت سلمانی چون شبیه پسرهای بزرگ شدی اینطوری نمیتونم بهت شیربدم   ...
30 مهر 1391

اولین مسافرت خانوادگی

پسرکم هفته قبل یعنی29شهریور با دایی احمد وجمال وعمه مهری و مینا و آقاجونت اینها وعزیزجون رفتیم بانه وکلی پوشک ترکیه ای و دستمال مرطوب خریدیم که گندبزنی به همش هههههههههههههههه آخه کلی آقا بودی برعکس عرشیا که خیلی مامیشو اذیت کرد,تازه برات گوزن هم خریدم وکلی هم ذوق میکنی وقتی روشمیشینی. 2روز قبل هم وقتی خونه آقاجونت بودیم دستم و گرفتی و بلند شدی نیم پله آشپزخانه رو هم که عین کره میری پایین میای بالا خلاصه که کلی بازیگوش شدی و مادربزرگ هات دیگه از پست برنمیان.   ...
5 مهر 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آراد کوچک می باشد